سیل ویرانگر این پاسدار را جهادگر کرد

سیل ویرانگر این پاسدار را جهادگر کرد
شناسه خبـر : ۱۲۳۲۷۳ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۹

سیل ۹۸ پل‌دختر و سر لوحه قرار دادن این جمله امام حسین (ع) که « نیاز دیگران به شما نعمتی است که خدا به شما عطا کرده و قدر این نعمت و ثواب را بدانید» آغاز فعالیت جهادی، علی بیرانوند به صورت تشکیلاتی بود.

موج خبر لرستان ـ ، علی بیرانوند متولد ۱۳۶۰ و در کسوت پاسداری مشغول خدمت است، او فعالیت‌های جهادی به صورت تشکیلاتی را از سیل سال ۱۳۹۸ پل‌دختر، زمانی که همراه با گروه جهادی هیئت،تربیتی، فرهنگی ،مذهبی مساکین الزهرا(س) خرم‌آباد به شهرستان پل‌دختر اعزام می‌شود، شروع می‌کند.

او می‌گوید: احساسی که از انجام فعالیت‌های جهادی دارم با هیچ لذت دنیوی قابل قیاس نیست، آدم احساس می‌کند به خدا خیلی نزدیک شده و خدا خیلی دوستش داشته که این خدمت به خلق الله را نصیبش کرده است.

این جهادگر خرم‌‌آبادی، می‌گوید: اولویت فعالیت‌های ما در گروه جهادی محرومیت زدایی و کار فرهنگی است، چون معتقد هستیم: کار فرهنگی مستمر و هدف دار می‌تواند به کاهش آسیب‌های اجتماعی و محرومیت زدایی هم بشود.

با سرهنگ پاسدار حسین بیرانوند، مسوول گروه جهادی شهید عیدی سپهوند گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

چطور شد به سمت کارهای جهادی رفتید؟

من فعالیت‌های جهادی به صورت تشکیلاتی را از سیل سال ۱۳۹۸ پل‌دختر، زمانی که همراه با گروه جهادی هیئت،تربیتی، فرهنگی ،مذهبی مساکین الزهرا(س) خرم‌آباد به شهرستان پل‌دختر اعزام شدم، شروع کردم.

وقتی شرایط مردم پل‌دختر را از نزدیک مشاهده کردم، این جمله امام حسین (ع) «که نیاز دیگران به شما نعمتی است که خدا به شما عطا کرده است و قدر این نعمت و ثواب را بدانید» در ذهنم مجسم شد و تصمیم به تشکیل گروه جهادی کردم.

البته ناگفته نماند از زمان نوجوانی هم به فعالیت‌های جهادی علاقه داشتم، هر موقع که شخصی را در زمینه‌های مختلف نیازمند کمک می‌دیدم به عنوان یک وظیفه انسانی کمک می‌کردم.

کار را چطور شروع کردید، یعنی با چه فعالیتی؟

من با لایروبی منازل و خیابان‌ها، همچنین برپایی ایستگاه‌های صلواتی و فعالیت‌های فرهنگی شروع کردم.

حوزه فعالیت شما کدام قسمت شهر است؟

طی تعامل و همکاری با سرهنگ احسان جهانبخش، مسوول سازمان بسیج سازندگی سپاه حضرت ابوالفضل (ع ) قرارگاه مرکزی جهادی ،جنوب شهر خرم‌آباد به گروه جهادی ما واگذار شده است.

عمده فعالیت‌های گروه جهادی ما در جنوب شهر است، اما در سایر مناطق شهرستان خرم‌آباد هم اگر نیاز باشد ورود می‌کنیم.

عمده اولویت و تمرکز شما روی چه حوزه‌ای است؟

ما بیشتر روی محرومیت زدایی و کارهای فرهنگی تمرکز داریم.

ظرف این مدت چه کارهایی انجام داده‌اید؟

حفاری و تعمیر لوله‌های آب محله ده محسن، ساخت کامل مغازه ۱۳ متری برای یک زن بدون سرپرست واقع در روستای حسن آباد، ساخت پل در ده محسن، بتن ریزی محوطه خانه فردی بدوم سرپرست واقع در منطقه کمالوند، برق‌کاری یک واحد ساختمان مسکونی در محله پشته جزایری، ساخت پایگاه بسیج در مسجد النبی، ساخت حوض و درختکاری در مساجد مختلف و رنگ آمیزی ۷ مدرسه بخشی از کارهای انجام شده است.

البته ما در حوزه معیشت هم ورود کرده‌ایم، به‌عنوان نمونه توزیع فیش نان و بسته‌های معیشتی بین نیازمندان و واریز وجه به حساب نیازمندان را انجام داده‌ایم.

در حوزه فرهنگی هم توزیع بسته فرهنگی شامل کیف، کفش، لوازم التحریر داشته‌ایم.

گروه جهادی ما برپایی موکب در ماه مبارک رمضان، اسکان و پذیرایی از زائران اربعینی و برپایی ایستگاه‌های صلواتی در محلات مختلف خرم‌آباد در مناسبت‌های ملی و اعیاد خاص را هم دارد.

در خصوص اشتغال‌زایی نیز تاکنون چندین نفر را برای دریافت تسهیلات قرض‌الحسنه به بسیج سازندگی معرفی کردیم.

 

جامعه هدف را چگونه شناسایی می‌کنید؟

جامعه هدف را از طریق بسیجیان، فرماندهان پایگاه‌های مقاومت بسیج و مردم شناسایی می‌کنیم.

برای انجام کارها از ظرفیت خیرین و یا نهادهای دولتی استفاده می‌کنید؟

هم از ظرفیت خیرین و هم حمایت‌های بسیج سازندگی استفاده می‌کنیم.

از اینکه وارد این عرصه شده‌اید چه احساسی دارید؟ احساسی که از انجام فعالیت‌های جهادی دارم با هیچ لذت دنیوی قابل قیاس نیست، آدم احساس می‌کند به خدا خیلی نزدیک شده و خدا خیلی دوستش داشته که این خدمت به خلق الله را نصیبش کرده است.

گاهی در این مسیر با صحنه‌هایی روبرو می‌شوی که روح و روانت را آزرده می‌کند، گاهی هم از اینکه توانسته‌ایم لبخندی روی لبی بنشانیم خوشحال می‌شویم.

گفتید صحنه‌های تلخ، چیزی یادتان می‌آید؟

بله، ایام اربعین بود یک یادواره شهدا در پشته حسین آباد داشتیم، جانشین پایگاه رجایی به من گفت: برویم از یک خانه در پشته حسین آباد بازدید کنیم، خانه‌ای نزدیک به کوه که نه در داشت، نه سرویس بهداشتی و نه فرشی و پیرزنی که با لباس بیمارستان تنش بود، صحنه‌ای که دل هر انسانی را به درد می‌آورد، کنار پیرزن هم پسری بود که مشکل اعصاب و روان داشت، پیرزن می‌گفت: جرعه‌ای آب می‌خواهم. تحمل این فضا چنان برایم سخت بود که از آنجا تا ناصر خسرو اشک ریختم.

سخت است دیدن آلام و دردهای مردمی که از سر فقر در بدترین شرایط ممکن زندگی می‌کنند آن شب مسوول بسیج سازندگی را ساعت یک بعد از نصف شب از خانه بیرون آوردم تا کارهای انتقال پیرزن به اورژانس بهزیستی را انجام دادیم، اما قطعا داریم افرادی را که در شرایط بدتری سر می‌کنند، همه هدف ما این است که بتوانیم باری از روی دوش این افراد برداریم.

یادم هست زمان سیل ۹۸ پل‌دختر که بودیم پیرزنی درخواست لایروبی خانه‌اش را داشت وقتی با چند نفر برای کمک رفتیم، همسرش که سالمند هم بود با دیدن ما گفت: اینها کار کن نیستند، ما لبخند زدیم و ظرف دو ساعت و نیم لایروبی خانه را انجام دادیم، وقتی دید کار را چطور انجام دادیم قصد کرد دست‌هایمان را ببوسد گفتیم ما وظیفه‌مان را انجام دادیم، چند روزی که آنجا بودیم از کنار خانه آنها عبور می‌کردیم هر بار که ما را می‌دید با لبخندش خستگی را از ما دور می‌کرد.

پایان پیام/

منبع خبر:فارس

به پیج اینستاگرامی «موج خبر» بپیوندید
instagram.com/moojekhabar.ir